شاید اصطلاح اختلال وسواسی جبری Obsessive Compulsive Disorder را شنیده باشید اما ندانید به چه معناست. این اختلال نوعی مشکل روانی است که افراد را به انجام کارها با دقت و نظم بیش از حد وادار میکند اما این رفتار ناشی از اراده و اختیار شخصی نیست بلکه به دلیل نیاز شدید به کنترل محیط اطراف و افراد است.
در حالی که برخی ممکن است این نوع رفتار را نشانه کمالگرایی ببینند، فرد مبتلا به این اختلال به شکل اجباری به دنبال سازماندهی و مدیریت امور است. این ویژگیها میتوانند تاثیرات منفی بر روابط اجتماعی و زندگی روزمره فرد بگذارند؛ خصوصا زمانی که شدید باشد و نیاز به کمک فرد متخصص مانند پرستار در منزل احساس میشود.
اختلال وسواسی جبری چیست؟
وسواس جبری نوعی اختلال روانی است که در آن فرد دچار افکار تکراری و ناخواسته میشود و رفتارهای اجباری خاصی را برای کاهش اضطراب ناشی از این افکار انجام میدهد. این رفتارها ممکن است شامل وسواس به تمیزی، نظم شدید یا رعایت استانداردهای سختگیرانه باشد. یکی از مشکلات اساسی در این اختلال این است که فرد تمایل دارد کنترل بیشتری بر محیط اطراف خود داشته باشد و گاهی سعی میکند دیگران را نیز مجبور به پیروی از استانداردهای خود کند. این رفتارها میتواند روابط اجتماعی را تضعیف کند و به احساس انزوا منجر شود.
در موارد شدیدتر، این مشکل میتواند به ناتوانی در انجام فعالیتهای روزمره منجر شود زیرا فرد زمان زیادی را صرف رفتارهای تکراری میکند. این شرایط اضطراب و افسردگی را تشدید میکند و به حمایتهای تخصصی نیاز دارد. افرادی که با این اختلال زندگی میکنند، ممکن است نیاز به کمک داشته باشند تا بتوانند از چالشهای روزمره عبور کنند. در این مسیر، حضور پرستار بیمار میتواند به آنها در مدیریت بهتر مشکلات کمک کند.
تفاوت اختلال شخصیت وسواسی جبری با اختلال وسواس
اختلال شخصیت وسواس جبری با اختلال وسواس فکری عملی تفاوتهای مهمی دارد. مبتلایان به این اختلال معتقدند که رفتارشان کاملا درست است و دیگران اشتباه میکنند در حالی که افراد مبتلا به وسواس فکری عملی از افکار و رفتارهای اجباری خود ناراضی هستند و این وضعیت برایشان اضطرابآور است. تفاوت اصلی این دو اختلال در میزان آگاهی فرد از مشکل خود است. افراد با وسواس شخصیت به مشکل خود آگاهی ندارند اما افراد با وسواس فکری عملی از وضعیت خود رنج میبرند.
علت اختلال شخصیت وسواسی جبری
اختلال شخصیت وسواس جبری یکی از پیچیدهترین اختلالات روانی است که علتهای آن هنوز به طور کامل شناخته نشده است. با این حال، تحقیقات نشان میدهد که عوامل مختلفی از جمله ژنتیک و تجربیات کودکی میتوانند در بروز این مشکل نقش داشته باشند. این اختلال ممکن است از طریق الگوهای خانوادگی و تاثیرات محیطی شکل بگیرد و بر نحوه کنترل افکار و رفتارهای فرد اثر بگذارد. در ادامه به چند عامل مهم که در بروز این اختلال نقش دارند اشاره میکنیم.
- عوامل ژنتیکی موثر بر اختلال شخصیت وسواسی
تحقیقات نشان داده است که این مشکل میتواند ریشه در مسائل ژنتیکی داشته باشد. برخی از افراد به دلیل داشتن یک ژن خاص بیشتر در معرض ابتلا به این مشکل و اضطراب جدایی کودکان هستند. این احتمال زمانی بیشتر میشود که اعضای درجه یک خانواده نیز با این اختلال دست و پنجه نرم کنند. - تروماهای کودکی
ضربههای روحی که در دوران کودکی به فرد وارد میشود، میتواند زمینهساز بروز اختلالات روانی مانند این وسواس باشد. فشارهای روانی شدید یا حوادث ناگوار در این دوران، توانایی فرد در مدیریت استرس و کنترل افکارش را تحت تاثیر قرار میدهد. - عوامل محیطی
علاوه بر ژنتیک و تجربیات کودکی، محیط زندگی و شرایط استرسزا نیز میتوانند نقش مهمی در ایجاد این مشکل داشته باشند.
علائم وسواس جبری ocdp
اختلال وسواس جبری به علائمی مربوط میشود که فرد را به شدت درگیر رفتارهای تکراری و قوانین سختگیرانه میکند. یکی از نشانههای اصلی این اختلال کمالگرایی افراطی است که توانایی به اتمام رساندن وظایف را مختل میکند زیرا فرد همیشه به دنبال انجام کامل و بینقص کارهاست. همچنین، این افراد به شدت به وقتشناسی، رعایت جزئیات و پایبندی به قوانین و مقررات اصرار دارند. رفتارهایشان اغلب جدی و خشک است و در مسائل مالی بسیار صرفهجو و محتاط عمل میکنند.
یکی دیگر از ویژگیهای برجسته این اختلال، احتکار وسایل بیفایده و ناتوانی در دور انداختن آنهاست. این افراد معمولا تمایل زیادی به کار کردن بیش از حد دارند و اغلب احساس میکنند که باید مسئولیتهای خانوادگی و اجتماعی خود را از طریق کار کردن بیوقفه تامین کنند. به دلیل ترس از انجام نادرست وظایف، آنها به ندرت کارها را به دیگران محول میکنند و تمایل شدیدی به کنترل و نظارت بر همه چیز دارند.
به نقل از وبسایت mayoclinic :
وسواس افکار پایدار و ناخواسته ای هستند که مدام برمی گردند یا اصرارها یا تصاویری که مزاحم هستند و باعث پریشانی یا اضطراب می شوند. ممکن است سعی کنید آنها را نادیده بگیرید یا با رفتار بر اساس تشریفات از شر آنها خلاص شوید. این وسواسها معمولاً زمانی رخ میدهند که شما میخواهید به چیزهای دیگری فکر کنید یا انجام دهید.
وسواس ها اغلب مضامینی دارند، مانند:
ترس از آلودگی یا کثیفی.
شک و سختی در مواجهه با عدم قطعیت.
نیاز به منظم و متعادل بودن چیزها.
افکار تهاجمی یا وحشتناک در مورد از دست دادن کنترل و آسیب رساندن به خود یا دیگران.
افکار ناخواسته، از جمله پرخاشگری، یا موضوعات جنسی یا مذهبی.نمونه هایی از علائم وسواس اجباری عبارتند از:
ترس از آلوده شدن با لمس اشیایی که دیگران لمس کرده اند.
شک دارید که در را قفل کرده اید یا اجاق گاز را خاموش کرده اید.
استرس شدید زمانی که اشیاء منظم نیستند یا به روش خاصی روبرو هستند.
تصاویری از رانندگی با ماشین خود در میان جمعیت.
افکاری در مورد فریاد زدن فحاشی یا عدم رفتار صحیح در جمع.
تصاویر جنسی ناخوشایند
دوری از موقعیت هایی که می تواند باعث ایجاد وسواس شود، مانند دست دادن.
نحوه تشخیص اختلال وسواس اجباری
وسواس جبری به راحتی قابل تشخیص نیست زیرا بسیاری از افراد مبتلا معمولا باور ندارند که دچار مشکلی هستند. این افراد تا زمانی که اضطراب و استرس ناشی از وسواس بر زندگیشان تاثیر منفی نگذارد به دنبال کمک نمیروند. وقتی این وسواس باعث میشود فرد نتواند در روابط شخصی یا محیط کار و تحصیل به درستی عمل کند، نیاز به مداخله و پیگیری را احساس میکند.
تشخیص این اختلال توسط روانشناسان و روانپزشکان از طریق مطرح کردن سوالات مختلف درباره جنبههای مختلف زندگی فرد مانند روابط اجتماعی، سابقه کاری، کنترل تکانههای رفتاری و ادراک از واقعیت صورت میگیرد. این سوالات به گونهای طراحی میشوند که بدون قضاوت یا برخورد منفی باشند و به متخصصان کمک کنند تا شناخت بهتری از وضعیت فرد داشته باشند. به دلیل شباهت های زیاد، ممکن است این اختلال با بیماری پانداس که اغل در کودکان رخ میدهد، اشتباه گرفته شود که باید به این موضوع دقت کرد.
چه کسانی در معرض ocdp قرار دارند؟
وسواس جبری در مردان نسبت به زنان بیشتر دیده میشود و حدود ۲ تا ۷ درصد از جمعیت با این مشکل مواجهاند. این اختلال در افرادی که مشکلات روانی دارند یا به اختلالات دیگری مانند پرخوری یا وسواس شدید مبتلا هستند شایعتر است. تحقیقات بیشتری برای روشن شدن دقیق ارتباط میان این اختلالات و وسواس نیاز است.
ازدواج با اختلال شخصیت وسواسی جبری
زندگی با شریک زندگی مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی-جبری میتواند بسیار دشوار باشد. این اختلال، که به تمیز و مرتب بودن بیش از حد محدود نمیشود، بر افکار، احساسات و رفتارهای فرد تاثیر میگذارد و باعث ایجاد انتظارات سختگیرانه و کنترلگرایانهای میشود که روابط را تحت فشار قرار میدهد. افراد مبتلا به وسواس معمولاً به کمالگرایی و نظم شدید علاقه دارند، که میتواند موجب تنش، انتقاد و نارضایتی در روابط نزدیک شود.
این رفتارها و نیاز به کنترل میتواند روابط صمیمی را به چالش بکشد و حتی منجر به کاهش صمیمیت عاطفی و فیزیکی در ازدواج شود. در نهایت، این شرایط میتواند به افزایش استرس و درگیریهای مداوم منجر شده و حتی باعث طلاق یا جدایی گردد. برای مقابله با این چالشها، لازم است که طرفین از وجود اختلال آگاه باشند و تلاش کنند تا با انعطافپذیری و همکاری مشکلات را حل کنند.
درمان اختلال وسواس جبری
اختلال شخصیت وسواس جبری با استفاده از چندین روش درمانی قابل کنترل است. متخصصان با توجه به شدت و نوع علائم، از ترکیب روشهای مختلف برای کمک به کاهش اضطراب و رفتارهای وسواسی استفاده میکنند. در ادامه به توضیح هر یک از روشهای اصلی درمان میپردازیم.
- رواندرمانی شناختی (CBT) برای بهبود اختلال وسواس جبری
رواندرمانی شناختی رفتاری یکی از موثرترین روشهای درمان این اختلال شخصیتی است. در این روش، فرد یاد میگیرد که چگونه افکار و باورهای ناکارآمد خود را شناسایی و تغییر دهد. جلسات مشاوره به صورت متمرکز بر کاهش اضطراب و استرس ناشی از وسواس انجام میشود. مشاوران ممکن است به فرد توصیه کنند که سبک زندگی خود را تغییر دهد و زمان بیشتری را برای تفریح و ارتباط با دوستان و خانواده اختصاص دهد.
- دارودرمانی اختلال وسواس جبری
برای برخی افراد، دارو درمانی نیز بخش مهمی از روند درمان است. معمولا داروهایی مانند مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) مانند آسنترا تجویز میشوند که به کاهش اضطراب و افکار وسواسی کمک میکنند. با این حال، داروها باید تحت نظر پزشک مصرف شوند و استفاده طولانیمدت از آنها معمولا توصیه نمیشود زیرا ممکن است عوارض جانبی داشته باشند.
- تمرینات ریلکسیشن برای بهبود وسواس جبری
تمرینات ریلکسیشن به افراد کمک میکند تا علائم اضطراب و استرس مرتبط با این اختلال را کاهش دهند. این روش شامل تکنیکهایی مانند کنترل تنفس، یوگا، تایچی و پیلاتس است که به آرامسازی بدن و ذهن کمک میکنند. یادگیری این تکنیکها باعث میشود فرد بتواند در مواقع بروز اضطراب، آرامش خود را بازیابد و از شدت علائم کاسته شود.
همانطور که در این مقاله از سفیر آرامش خواندیم، اختلال وسواس جبری یک مشکل روانی است که افراد مبتلا به آن دچار کمالگرایی افراطی، نیاز به کنترل و پایبندی سفت و سخت به قوانین و نظم میشوند. این افراد معمولا باور دارند که رفتار و افکارشان کاملا درست است و دیگران اشتباه میکنند. این در حالیست که افرادی که از وسواس فکری عملی رنج میبرند، از رفتارهای ناخواسته خود ناراضی هستند و این وضعیت برایشان اضطرابزا است. درمان این اختلال معمولا شامل رواندرمانی شناختی رفتاری، دارودرمانی و تمرینات ریلکسیشن است تا به فرد کمک کند اضطراب و وسواسهای خود را مدیریت کند.
سوالات متداول
علل وقوع وسواس جبری چیست؟
اصلیترین علل وقوع این وسواس عوامل ژنتیکی، عواملی محیطی یا ترماهای کودکی هستند.
درمان اختلال وسواسی جبری به چه صورت است؟
برای درمان این اختلال معمولا از رواندرمانی شناختی، دارودرمانی و تمرینات ریلکسیشن استفاده میشود.
ریشه وسواس چیست؟
وسواس میتواند ناشی از عوامل ژنتیکی، شیمیایی مغز، تجربیات استرسزا، و ویژگیهای شخصیتی مانند کمالگرایی و نیاز به کنترل باشد.